70 ميليون كشته! عدد كمي نيست، يعني كل جمعيت ايران از بچه تا پيرزن و پيرمرد،اين حاصل جنگ جهاني دومه، بهتره بگيم تلخترين فاجعهي تاريخ،جنگي كه فرهنگ، معماري، زندگي يك نسل از مردم چند كشور رو نابود كرد، فاجعهاي كه بخاطر دعواي چند سياستمدار افرادي همديگرو كشتند كه تا به حال همو نديده بودن و هيچ كينهاي نسبت به هم نداشتن. توي جنگ هيچ زيبايي وجود نداره اما بعدش فيلم سازها و نويسندها جنگ رو با ديد هنري خودشون صحنه سازي ميكنن و ميشه گفتن تنها وجه مثبت جنگ همين فيلمها و كتاباست . خب بايد بگم شما تنها كساني نيستين كه خودتون رو توي اون حال و هوا متصور شدين... فيلمسازها و كارگردانها فيلم ساختن در مورد جنگ جهاني دوم رو از خيلي وقت پيش شروع كردن. ما هم همينطور! البته فيلم كه نه؛ ولي اتاق فرار چرا! حس اينكه اسير جنگي باشيم رو شايد فقط توي اتاق فرار Behind The Bars بشه لمس كرد. فرار كردن از يه زندان نمور توي يه كشور غريب، درحالي كه هيچ چيزي از گذشتهي هم سلوليات نميدوني هيجانيه كه كمتر جايي توي ايران بشه بهش دست پيدا كرد؛ ولي ما توي اين اتاق فرار كاملا اين احساس جديد و خاص رو بهتون انتقال ميديم. همونطور كه گفتم فيلمهاي خيلي خيلي زيادي درمورد جنگ جهاني ساخته شدن كه انتخاب بهترينشون قطعاً غيرممكنه! ولي توي اين مقاله ميخوايم چندا از بهترينها رو بهتون معرفي كنيم؛ اگه حس ميكنين جاي فيلمي توي اين ليست خاليه توي نظرات باهامون درميون بذارين! يكي از به ياد ماندنيترين فيلمهاي ساخته شده درمورد جنگ جهاني، با بازي فوقالعاده تام هنكس و مت دمون و كارگرداني استيون اسپيلبرگ؛ نجات سرباز رايان داستان نجات دادن يه سربازه... سه برادر بزرگترِ جيمز رايان (مت دمون) توي جنگ كشته شدن و خبر مرگ هر سه برادر در يك روز به دست مادرشون رسيده... انسانيت فرماندهان جنگي اجازه نميده كه خانواده رايان مرگ آخرين بچشون رو هم ببينن؛ پس كاپيتان ميلر (تام هنكس) يه تيم شش نفره رو برميداره و در نرماندي فرانسه به دنبال جيمز فرانسيس رايان ميگرده... يك شاهكار هنري كه آدرين برودي، بازيگر نقش اصلي، به خاطر اين فيلم جايزه اسكار رو در سن 29 سالگي برد و تبديل به جوانترين برنده اسكار بهترين بازيگر مرد شد. رومن پولانسكي هم براي اين فيلم اسكار بهترين كارگردان رو برنده شد. آدرين برودي در اين فيلم نقش ولاديسلاو اشپيلمن رو بازي ميكنه؛ يك پيانيست ماهر يهودي كه براي راديوي ملي لهستان پيانو مينوازه... جنگ جهاني دوم آغاز شده، ولي خانواده اشپيلمن هنوز در امنيت هستند؛ تا اينكه يك روز كه اشپيلمن مشغول نواختن پيانو در راديو لهستان بوده ناگهان زمين به لرزه درمياد و صداهاي مهيبي به گوش ميرسن.. ارتش نازي به لهستان حمله كرده! ولاديسلاو با عجله پيش خانوادهش برميگرده، ولي اوضاع هر لحظه بدتر ميشه... ولاديسلاو بهخاطر نفرت ارتش نازيها از يهوديها به مدت پنج سال يه زندگي بدتر از مرگ رو تجربه ميكنه؛ شايد تنها چيزي كه ولاديسلاو اشپيلمن رو زنده نگه ميداره عشقش به موسيقي و عطشش براي دوباره نواختن پيانو باشه... اگر فقط يكي از فيلمهاي كوئنتين تارنتينو رو ديده باشيد ميدونين كه فيلمهاي اين كارگردان با هر فيلم ديگهاي كه تا به حال ديدين فرق ميكنه... روايت آقاي تارنتينو از جنگ جهاني دوم هم دقيقا همينطوره... هرچند اين فيلم با موضوع جنگ جهانيه؛ ولي روايات تخيلي هستن و سير اتفاقات هم اصلا بر اساس واقعيت نيست... ولي فيلمنامه خاص، كارگرداني عالي و بازي فوقالعاده كريستف والتز كه بهخاطرش برنده اسكار هم شد باعث شدن اين فيلم به يكي از به ياد موندنيترين فيلمهاي با موضوع جنگ جهاني تبديل بشه. اين فيلم از چند قسمت مجزا ساخته شده كه در نهايت همه به هم ربط پيدا ميكنند؛ ورود كلنل هانس لاندا (كريستف والتز) تقريبا همزمان با شروع فيلمه... يه كلنل سنگدل و بسيار باهوش و تيز كه لقب شكارچي يهوديها رو بين مردم و سربازها پيدا كرده. كلنل لاندا به خونه يه مرد روستايي نشين فرانسوي ميره، مردي كه چند يهودي رو زير خونهش قايم كرده. البته كه هانس متوجه اين قضيه ميشه و دستور شليك به اين خانواده يهودي بخت برگشته رو ميده؛ از كل خانواده فقط دخترشون "شوشانا" زنده ميمونه كه خيلي سريع فرار ميكنه و دور ميشه. قسمت دوم فيلم با برد پيت در نقش آلدو شروع ميشه. يه فرمانده آمريكايي وحشي كه عاشق از بين بردن سربازهاي نازيه، چون معتقده اونا هيچ رحم و مروتي ندارن و بايد كشته بشن! (اوخي!! خود آلدو چه مهربونه!) اينكه چطور آلدو به شوشانا و هانس لاندا ميرسه روايتي است مفصل، كه براتون اسپويلش نميكنم...! بريد فيلمو ببينيد!! اين فيلمِ تلخ و تاثيرگذار روايتگر فاجعهي هولوكاست هست. فهرست شيندلر فيلمي به كارگرداني استيون اسپيلبرگ، بازي ستودني ليام نيسون و موسيقي تكرار نشدني جان ويليامز، محصول سال 1993 ست. اين فيلم برنده 4 اسكار از جمله بهترين فيلم و بهترين موسيقي شد. اسكار شيندلر (ليام نيسون) يك تاجر عادي و عضو حزب نازيه، كسي كه بيشتر از هرچيزي به دنبال سود و منفعت بيشتره و ميخواد تا جاي ممكن از جنگ پول دربياره؛ پس يه كارخونه تسليحات نظامي با كارگران يهودي راه ميندازه... جنگ مدام شديدتر و اوضاع مردم بدتر ميشه... شيندلر بعد از ديدن دخترك دوستداشتني و معصومي كه بيرحمانه توسط سربازان نازي كشته ميشه به خودش مياد. اون سعي ميكنه از طريق كارخونه و ارتباطاتي كه داشته تا جاي ممكن يهوديهاي بيشتري رو پناه بده و اونا رو از فاجعهاي كه منتظرشونه نجات بده. فهرست شيندلر تقريبا بهطور كامل براساس واقعيت ساخته شده، حتي به يهودياني كه توسط شندلر نجات پيدا كردند يهوديهاي شيندلر گفته ميشه. صحنه پاياني فيلم يه مستند هست؛ يهوديهاي شيندلر كه حالا پير شدهان ميان و بر قبر شيندلر گل ميذارن... به جرأت ميتونم بگم اين فيلم متفاوتترين فيلم ساخته شده در مورد جنگ جهاني دومه. اين فيلم ايتاليايي كه برنده اسكار بهترين فيلم خارجي زبان و بهترين بازيگر مرد هم شد لحن طنزي داره كه با تلخي فجايع فيلم سخت در تضاده... طنزي كه تا آخرين لحظهي فيلم حتي اندكي كمرنگ نميشه. فيلم بسيار ساده و حتي ميشه گفت معصومانه شروع ميشه؛ گوييدو (روبرتو بنيني) يه پسر يهودي خيلي اتفاقي با دختري مسيحي به اسم دورا آشنا ميشه... شيرينزبوني، شيطنت و بداههگوييهاي طنز گوييدو باعث ميشن دورا يك دل نه صد دل عاشق گوييدو بشه. هرچند اين دوتا اختلاف ديني و خانوادگي زيادي با همديگه داشتن ولي عشق از همه اين اختلافات قويتره؛ گوييدو و دورا با همديگه ازدواج ميكنن و بچهدار ميشن... سه چهار سال بعد گوييدو و پسر خردسالش به كمپ نگداري يهوديان برده ميشن و دورا هم با وجود اينكه مسيحي بوده به خاطر همسر و پسرش درخواست ميكنه كه اون رو هم به كمپ ببرن... گوييدو كه نگران آينده بچهش بوده اون رو قايمكي توي كمپ بزرگسالان نگه ميداره... در طول فيلم شاهد فداكاريهاي بيشماري هستيم كه گوييدو براي پسرش انجام ميده تا اون متوجه اتفاقات تلخ و هولناكي كه توي كمپ ميفتن نشه. طنز گوييدو حتي يك لحظه هم كمرنگ نميشه و حتي توي سياهترين لحظات لبخند روي لبهاي پسرش و تماشاچيها مياره... اين چندتا فيلم فقط قسمت كوچيكي از تلاش كارگردانها براي به تصوير كشيدن حقايق و فجايع جنگ جهاني دوم هستن... قطعاً اين جنگِ خونبار چيزي نيست كه هيچكس بخواد شاهد تكرار شدنش باشه؛ ولي اونقدر اتفاقات معجزهآسا و آدمهاي خوشقلب توي اين جنگ زيادن كه شايد دلمون بخواد بتونيم براي چند دقيقه هم كه شده پا جاي پاي اونا بذاريم... اگه شما هم دلتون چنين احساس بديع و هيجانانگيزي رو ميخواد، ما در اتاق فرار BEHIND THE BARS منتظرتون هستيم... يه سلول زندان رو براي ورود شما مهيا كرديم و منتظريم ببينيم چطور با پشتكار و هوشتون از چنگ ما فرار ميكنين!! خلاقيت داشته باشين و مارو سورپرايز كنيد! منبع : مجموعه اتاق فرارهاي اسكيپ كيوبجنگ جهاني دوم؛ تلخترين فاجعهي تاريخ
نجات سرباز رايان (Saving Private Ryan)
پيانيست (The Pianist)
حرامزادههاي بيشرف (Inglorious Bastards)
ليست شيندلر (Schindler’s List)
زندگي زيباست (Life Is Beautiful)
- ۹ بازديد
- ۰ نظر