دوشنبه ۰۳ اردیبهشت ۰۳

۳۰ دقيقه ترس مطلق با P.T.

 تو اين بلاگ ميخوايم به معرفي يكي از ترناك‌ترين و هيجان انگيزترين بازي‌هاي دنيا بپردازيم. بازي p.t ساخته‌ي آقاي هيدئو كوجيما.

 

اجازه بديد از خالق اثر ، كوجيما شروع كنيم. هيدئو كوجيما ، متولد ۲۴ اوت ۱۹۶۳ يعني مي شه گفت اول شهريور ماه سال ۱۳۴۲ در توكيو ، ژاپن در خانواده اي متدين چشم به جهان گشود ... ؟ نه ما از خانواده اش ديگه جدي خبري نداريم. اونچه از خانواده ي كوجيما مي دونيم اينه كه كم تو ژاپن مهاجرت نكردن و از وقتي كه هيدئو حداقل بدنيا اومده ،  ۲ مرتبه ، از توكيو به شيراساكي در مرتبه ي اول و در مرتبه ي دوم از شيراساكي به كاوانيشي مهاجرت داشتند.

 

 

اين آقاي هيدئوي جوان ، از همون اول مغزش خوب كار مي كرده ! و از همون اول هم مي دونسته تقريباً جاش كجاست. كلاً به سينما و تصويرگري علاقه داشته و شايد چون به خودش باور نداشته اول تو سرش بوده كه بازيگر شه . كمي كه بزرگتر مي شه و افكار مريضش ( ما اينجا از لفظ مريض بودن افكارش به نيت تمجيد و استثنايي بودنش استفاده كرديم ) با دايره ي لغت بيشتري مواجه مي شه ، تصميم مي گيره بنويسه ! اون داستان هاي كوتاهش رو براي مجلات ژاپني ارسال مي كرده و مثل دوران بلوغ هر هنرمند نابغه ي ديگه اي ، نوشته هاي اين دوستمون هم به چشم مجله ها نمياد و هرگز چاپ نمي شه ! البته الآن مي گن دليلش اين بوده كه اون مجله ها دنبال داستان هاي ۱۰۰ صفحه اي بودن و داستانهاي هيدئو كوجيما اصولاً سه برابر حجم داشته، ولي شما به ما بگيد اين آخه دليل مي شه ؟!

 

 

خلاصه بريم جلوتر ، قسمت بعدي از زندگي كوجيما خيلي شبيه خودش نيست و فكر كنم به اصرار خانواده در دانشگاه دوره ي اقتصاد رو شروع مي كنه. هرچند در همين مدت به نحوي خودش رو با فعاليت هاي فيلم سازي هم سرگرم مي كنه. اما هرچه جلوتر مي ريم ، اين جاش رو ديگه بايد از دوستان و هم دانشكده اي هايش  بپرسيم كه چطور هيدئو بار ديگه به علايقش فرمون مي ده و از فيلم سازي و كارگرداني كه آخرين هدفش بوده، در سال چهارم دانشگاه به يكباره دست از تحصيل اقتصاد مي كشه و نه فقط خانواده كه دوستانش رو هم شگفت زده مي كنه !

 

هيدئو كوجيما در سن ۲۳ سالگي وارد شركت بازي سازي كونامي مي شه و پروژه ي متال گير استارت مي خوره. مي خوام بگم قبل از اينكه كوجيما براي خودش كوجيما بشه ، اينكه ۲۳ سالگيت رو با كونامي شروع كني، آرزوي خيلي از ما بازي دوست ها مي تونه باشه . درسته ؟ فقط يك سال زمان مي بره و متال گير در سال ۱۹۸۷ در ژاپن و اروپا عرضه مي شه و كلييييي سر و صدا مي كنه. و خيلي جاي سؤال براي سازنده هاش نمي گذاره و بدون وقفه در سال ۱۹۹۰ و ۱۹۹۸ ، سري هاي دوم و سوم متال گير با پسوند ساليد اسنيك و ساليد عرضه ي بازار و اين مرتبه روي كنسول پلي استيشن اجرا مي شه ! و بوووممم !!! كوجيما به هدفش مي رسه و ديگه تبديل به يك چهره ي مشهور بين المللي در اين صنعت مي شه !

ازونجايي كه اين دوستمون صرفاً يك هنرمند عشق هنر و چل و ديدونه نبوده ، و تحصيلات دانشگاهي در زمينه ي اقتصاد داشته ، برخلاف خيلي از هنرمنداي ديگه حواسش به جيبش هم بوده و خيلي سريع شركت كوجيما پروداكشنز رو به عنوان تابعه اي از كمپاني كونامي ثبت مي كنه و به بازي مي آره.

همكاري اين شركت با كونامي تا سال ۲۰۱۵ ادامه داشت و آخرين كار مشتركي كه عرضه شد كماكان از سري بازي هاي متال گير بود كه سي و يكمين سري از بازي هاي اين مجموعه در سيستم عامل هاي مختلف محسوب مي شد و اسمش بود متال گير ۵ : فانتوم پين.

اما ! اما اين وسط يك كار نصفه نيمه ي ديگه اي هم بود كه هرچند اين جدايي باعث شد كار شهيد شه به نحوي و هيچ وقت نه تنها نسخه ي نهايي بازي عرضه نشد ، كه حتي دموي بازي هم از فروشگاه پلي استيشن حذف شد !  و اين بازي چيزي نيست جز بازي P.T.  از سري بازي هاي سايلنت هيل كونامي.مجموعه اي كه به خودي خود يكي از سري بازي هاي مشهور كمپاني كونامي بود و اين مرتبه با حضور كوجيما در بخش كارگرداني و طراحي مي تونست به يكي از مادگارترين بازيهاي طول تاريخ اين صنعت تبديل شه ! باور كنيد اغراقي در كار نيست ! كافيه شما با دموي اين بازي كه در ۱۲ اوت ۲۰۱۴ عرضه شد و فقط ۳۰ دقيقه زمان داشت آشنا باشيد. خيلي ها جرأت بازي كردنش رودر شب يا  تنهايي نداشتن  و حتي باور كنيد خود بنده ! بازي رو در حالت بي صدا و MUTE   نهايتاً تونسته ام تموم كنم. 

 

 

 

اين بازي كه قطعاً مثل مابقي سري هاي بازيش در ژانر ترس و وحشته ، با كارگرداني كوجيما جداً از جلوه هاي ترس نمي گيم جديد اما ويژه اي برخورداره كه شايد صرفاً تركيب دقيق و زمان شناسي عالي در طراحي بازي موجب مي شه تا اين اندازه ترس بر شما غلبه كنه.

 داستان ازونجايي كه ماهيت بازي يك دمو قرار بوده باشه خيلي واضح مطرح نمي شه و خيلي سر و ته خاصي نداره. شما وارد يك خونه اي مي شيد با يك پلان عجيب و غريب و از طريق آنچه از صداي راديو پخش مي شه صرفاً متوجه مي شيد كه يك مرد در اين خونه مرتكب قتل همسرش و دو فرزندش شده. و به دو مورد قتل مشابه ديگر هم در سطح شهر اشاره مي شه ( اينجا همونجاييه كه ما ايده ي اتاق فرار MY NAME IS SIDNEY رو براي سناريوي ترسناك دوممون ايده گرفتيم كه در عين حال كه داستان به داستان اتاق فرار DEAD END متصل و مرتبطه ، ترتيب در بازي مطرح نباشه و پيش شرط و پيش نيازي براي تجربه ي هر يك از بازي ها وجود نداشته باشه ). در اين بازي بر خلاف ديگر سري بازي هاي سايلنت هيل ، تصوير بصورت اول شخص نمايش داده مي شه و  كاراكتر شما از هيچ ابزار و توانايي خاصي برخوردار نيست و همين مواجه شدن شما با هر اتفاق ماورا طبيعتي رو بخصوص اگر روح خصمانه ي ليزا باشه ، سخت تر و ترسناكتر مي كنه.

جالبه بدونيد در طراحي ظاهر كاراكتر ليزا ، كوجيما از دو شخصيت Yurei  و Ubume فرهنگ سنتي ژاپني استفاده كرده و بهتون پيشنهاد مي كنم اگر مي خوايد بيشتر خودتون رو بترسونيد حتماً اين دو اسم رو گوگل كنيد و يا راجع بهشون بخونيد و يا به ديدن نقاشي ها و تصويرها اكتفا كنيد ! چرا يه مليت يه همچين شخصيت هاي ترسناكي بايد تو فرهنگ كهنش داشته باشه آخه ؟!!! واقعا چرا ؟!

بگذريم. شما صرفا در بازي حركت مي كنيد و در تصوير مي تونيد زوم كنيد كه با انجام يك سري مشاهدات صرفاً در بازي پيش مي رويد و هربار كه از زير زمين خانه خارج مي شويد، دوباره خودتون رو در سردر ورودي خونه مي بينيد.

شبها يكي پس از ديگري سپري مي شوند تا در نهايت در اصلي منزل باز مي شه و شما بالاخره هر ساختمان خارج و  به خيابان راه پيدا مي كنيد. اينجاست كه دموي كات سين و تريلر بازي نمايش داده مي شه ، و دو چيز توجه شما رو بخودش جلب مي كنه ، اسم بازي سايلنت هيل و البته نقش آفريني نورمن ريدس در بازي ! اومدم بگم حيف ! كه اين بازي نسخه ي كاملش عرضه نشد كه ما از بازي نورمن ريدس لذت ببريم كه خوب، كوجيما بعد از جداييش از كونامي و ساخت بازي Death Stranding  با كمپاني خودش ، اين جاي خالي رو پر كرد و مي تونيد حسابي با نورمن ، نقش آفرينيش و شكلك هايي كه تو آينه اتون در مياره خودتون رو راضي كنيد.

 

خيلي بيشتر از اين حرفها مي شه از كوجيما ، سايلنت هيل ، دث استرندينگ و ديگر اسمها و موضوعاتي كه در اين بلاگ مطرح شد براتون بگيم ، اما باشه براي بلاگ هاي بعدي شايد.

در آخر،  آنچه در اتاق فرار DEAD END  از مجموعه ي اسكيپ كيوب طراحي شده ، عيناً طراحي و بازسازي همين بازيP.T.  با المان هاي حتي الامكان يكسان و روايت داستاني كاملاً برابر است. پس خيلي دنبال داستان روشني نباشيد ، دنبال چرا ها نباشيد و صرفاً انچه كوجيما براي مخاطبينش در مانيتور كونسول هاي بازيشون طراحي كرده رو ، اينبار در واقعيت لمس كنيد و تجربه كنيد. 


منبع: اسكيپ كيوب 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.